مدح و شهادت امام هادی ( علی النقی) علیهالسلام
دلـم زیــارت دوره گـرفــتـه در پــایـت دو چشم من شده از غصه غرق دریایت زیارتی همه از روضههـای ملـمـوست فــدای صـبــر زیــاده دل شـکــیـبـایـت شدی یتـیم به طـفـلی ولی بـزرگ شدی مـیـان گـرگ صـفـتها شـبـیـه بـابـایت امان نـداشت ز دست هـجـوم دشـمنهـا خلوص راز و نیازت به نیمهشبهایت به دست بـسـته کـشـیـدنـد و بـردنت اما نخورده ضربۀ سیلی به روی زهرایت چه فرق بین علی یا نقی که توهین شد به نـام شـیــر خـداونـد و نـام زیـبـایـت دویـدهای پی مرکـب شـبـانه در کـوچه به یـاد عـمـۀ تـنـهـا مـیـان صـحـرایـت سه شب شـبـیـه اسـیـران کـربـلا دادنـد به جای خانه تو را در خـرابهها جایت میان بـزم شـراب به یـاد مـجـلـس شـام دلت شکـسته و برگشت رنگ سیـمایت به پیش چشم خودت قبر خویش را دیدی ولی کسی نـزده بـوسه پـای رگهـایت چه قدر لحظۀ جان دادنت غریب شدی نبـود در بـرت آن لحـظه مـاه رعـنایت |